رد شدن به محتوای اصلی

پست‌ها

نمایش پست‌ها از ژوئن, ۲۰۱۰

جام جهانی در خانه ما

. این روزها هرکسی چه آقایون و چه خانومها، حالا بعضی ها بیشتر بعضی ها کمتر در جریان فوتبال و جام جهان نماش قرار گرفتند. بعضی ها به طور کامل و دقیق پیگیر بازی ها هستند بعضی ها هم دورا دور خبردار می شند و یا تفسیرهای داغ بعد از بازیها به گوششون می رسه و خلاصه در جریان قرار می گیرند. من خودم به شخصه اهل فوتبال نیستم راستش برام کسل کننده است شاید اگر تایم بازی ها از 90 دقیقه می شد 20 دقیقه نگاه می کردم اونم نه همه بازی تیم ها رو بعضی تیم ها رو اونم مثلا در مرحله فینال و حساس نه همه مراحل، ولی اون هم اگه برنامه جالب تری برای سرگرم شدن داشته باشم از دیدن بازی منصرف می شم. یعنی تماشای بازیه بهترین تیم ها در مرحله فینال در تایم 20 دقیقه بازهم برام کمترین هیجان رو داره و ته لیست برنامه هام قرار می گیره. ولی برعکس من هومن، عاشق فوتبال و کاملن پیگر بازیها واقعا از دیدن بازیها لذت می بره این احساس در وجود من کاملا نا آشنا است نمی تونم این احساس رو لمس کنم و خودم تجربه کنم ولی این احساس هومن رو می تونم درک کنم وقتی می بینم که قبل از بازیها تمام بازیها رو پیش بینی کرده و هر روز پیگیر این هست که به نت

گاو پیر رنجور

. دیشب هومن داستانی از پائولوکوئیلو تعریف کرد داستان گاو پیر رنجور که من رو به فکر واداشت. داستان از این قراره که روزی استادی با شاگردش توی جنگل گم می شه هرچقدر می گردند راهی برای خروج از جنگل پیدا نمی کنند در حالیکه خیلی خسته و گرسنه بودند به کلبه محقری برخورد می کنند که متعلق به هیزم شکن فقیری بوده هیزم شکن اونها رو دعوت می کنه به کلبه اش استاد می بینه که زندگی واقعا محقری دارند بعد از خوردن نان و شیر که همسر هیزم شکن برای شام فراهم کرده بود هیزم شکن به استاد می گه: من یه گاو پیر و رنجوری دارم که هروز مقداری به ما شیر می ده و هر روز با شیر گاوم و مقداری هیزمی که می شکنم می تونم زندگی بچه هامو بگردونم. روز بعد که استاد از اون خانواده جدا می شه گاو پیر اونها را هم با خودش می بره تا به یک پرتگاه می رسند استاد گاو رو از لبه پرتگاه هول می ده به سمت دره و گاو از اون بالا می اوفته و می میره. شاگرد که متعجب از این کار استاد بوده به استاد می گه برای چی این کار رو با اون خانواده کردی اونها بهت لطف کرده بودند تو جواب و لطف و محبت اونها رو اینطور می دی؟؟؟ یه مدتی از این ماجرا می گذره شاگرد هنوز