رد شدن به محتوای اصلی

اندر حكايت ما 5

..
.خورشيد خانوم موقع غروب وقتي ماه رو ديد تند تند اين جملات رو پشت سر هم رديف كرد و گفت: ببين جناب آقاي ماه من جام تو آسمون خودم خوبه قصد هم ندارم يه جفتي پيدا كنم ببرم تو آسمونم كه هي بهم بگه خورشيد اين طوري باش خورشيد اون طوري نباش اين كارو بكن اين كارو نكن من ستاره اي كه بالاسرم بخواهد باشه و دستور بده نمي خوام من خودم تنها بانوي آسمون روزم نمي تونم يه نفري وارد دنياي خودم بكنم كه من رو از تخت خاتونيم بياره پايين ولي يه چيزي رو هم بهت بگم دوستم ندارم تو از آسمون شب بري خوب اينطوري هروز همديگري مي بينيم ولي اگه نباشي فكر مي كنم كه دلم برات تنگ بشه. ماه كه به خورشيد زل زده بود و مبهوت حرفهاي خورشيد خانوم شده بود، گفت: تو هنوز معناي مزدوج شدن رو نمي دوني كه اينطور فكر مي كني تعجب مي كنم با اين همه سالي كه گذرندي ولي باز هم اينطور مثل ستاره هاي كوچلو فكر مي كني مزدوجي يعني باهم بودن، يكدل شدن، دوست داشتن، محبت كردن بدون چشم داشت و همينطور محدود نكردن و آزاد گذاشتن ستاره جفتشون چون دو زوج واقعي بايد بهم اعتماد كامل داشته باشند تا بتونند تو يه آسمون در كنار هم احساس آرامش و امنيت بكنن با اين طرز فكر تو، فكر مي كنم هنوز برات زود باشه به مزدوج شدن فكر كني تو معناي همدلي و همياري رو لمس نكردي كه به تنهاييت فكر مي كني و كسي هم كه دنياي تنهايي خودش رو ترجيح مي ده نمي تونه دنياش رو با كسي سهيم بشه و شرط اصلي موفقيت در مزدوج شدن يعني از من گذشتن و ما شدن.

منهم براي رفتن از اين گوشه آسمان خوب فكر كردم ديدم اين كنج آسمون شب رو به تمام آسمونهاي ديگه كه ممكنه بزرگتر، پرنورتر يا قشنگتر باشه ترجيح مي دم فعلن ترجيح مي دم تو همين گوشه آسمون باشم. ماه اينها رو گفت و از خورشيد خداحافظي كرد و رفت توي سياهي شب.

خورشيد خانوم وقتي كه دوباره تنها شد رفت توي فكر كه ماه چقدر پخته تر از من فكر مي كنه و چقدر من بچه گانه و خودخواهانه فكر كردم از اون روز به بعد فكر خورشيد خانوم مرتب درگير حرفهاي جناب آقاي ماه بود توي آسمون روزها يه گوشه آروم مي نشست و به دور دورها خيره مي شد و فكر مي كرد، گاه گداري زمان غروب و طلوعش رو هم فراموش مي كرد ماه كه رفتار خورشيد خانوم و مي ديد متوجه شد كه خورشيد خانوم چقدر آروم تر شده از اون شور هيجان و شيطنت و لجبازيهاش كاسته شده آروم مي ياد و آروم مي ره.

تا اينكه خورشيد خانوم تصميم گرفت كه اين تغييراتش رو به ماه نشون بده، يكي از روزهاي سرد زمستون كه آسمون ابري بود و هوا هم كاملا سرد، خورشيد خانوم با خودش گفت: توي سردترين و بي روح ترين روز زمستون تنها چيزي كه مي تونه يه ستاره رو گرم و شاد كنه گرمترين احساساته، يه عالمه ستاره هاي ريز و درشت نقره اي و طلايي از دل آسمون چيد تويه ريسمان كرد شكل يه حلقه در آورد و موقع غروب زودتر از آسمون روز خارج شد و رفت به ديدن ماه، جناب آقاي ماه كه اين روزهاي زمستون توي لاك خودش بود و خط لبخند زياد تو چهره اش ديده نمي شد با ديدن خورشيد خانوم توي اون وقت روز توي آسمون شب تعجب كرد و
گفت: چيزي شده خورشيد بانو؟؟؟
خورشيد خانوم سينه اش رو صاف كرد و گفت: نه
ماه گفت: پس اين وقت روز اينجا چي كار مي كني؟؟؟
گفت: اشكالي داره بيام ديدنتون؟
ماه كه يه كم تعجب كرده بود يكمي سرجاش قل خورد و گفت: نه ولي آخه تا حالا از اين كارا نمي كردي؟؟؟
خورشيد بانو گفت: خوب هر كار جديدي رو بايد از يه زماني و يه جايي شروع كرد منم تصميم گرفتم توي اين روز سرد به ديدنت بيام و بگم كه امروز رو به عنوان سمبل دوست داشتن انتخاب كردم كه سردترين روز زمستونمون با گرماي عشق و علاقه گرم بشه به ستاره هام دستور دادم كه توي اين روز، هرساله به شكل يك قلب تير خورده توي آسمون چيده بشن كه مردم زمين هم با ديدن اين علامت اين روز رو، روز دوست داشتن و روزعشاق بنامند و جشن بگيرند، به همين مناسبت يه هديه كوچلو هم برات آوردم چون تو تنها ستاره اي تو آسمون هستي كه من بهش علاقمندم بعد حلقه ستاره ها رو كه پشتش قائم كرده بود و درآورد و روي سر ماه گذاشت، ماه كه كاملا تعجب كرده بود و از تعجب دهانش باز مونده بود گفت: من واقعا نمي دونم چي بگم به جز اينكه واقعا خوشحالم كردي و با اين كارت كاملا گرم شدم و هلال اخمم تبديل به لبخند شد.
.

نظرات

Homan گفت…
حقیقتن خوشحالم که من جای تو ننوشتم چون میدونم به این زیبایی نمیشد.
هنوز هم گرمی اون روز زمستونی رو حس میکنم.

پست‌های معروف از این وبلاگ

P.S. I Love You (2007)

فیلم: (P.S. I Love You (2007 یا پی نوشت: دوستت دارم کارگردان: Richard LaGravenese نویسنده: Richard LaGravenese بازیگران شاخص: Hilary Swank, Gerard Butler and Harry Connick فیلم در شاخه:  Drama, Romance زمان فیلم: 126 min فیلم با دعوای زوج جوانی آغاز می شه که عاشق هم هستند ولی هرزگاهی هم باهم بگو مگو و دعوا دارند در همان ابتدای فیلم، مرد بر اثر تومار مغزی فوت می کنه و هالی (همسرش) بیوه می شه. در اصل فیلم خیلی سریع از این قسمتها می گذره و در واقع شروع فیلم از جایی است که هالی تنها می شه. هالی که در غم و اندوه فراق همسرش غرق شده در تولد سی سالگیش با جمع خانواده و دوستانش به خودش می یاد در اون روز برای اولین بار نامه ای از طرف همسر متوفاش بدستش می رسه که اون رو به خودش می یاره روزهای بعد هم به طروق مختلف نامه هایی از طرف همسرش بهش می رسه که همه اونها با این جمله به پایان می رسند P.S. I Love You  یا پی نوشت: دوستت دارم. همسرش برای او و دوستانش برنامه سفری به زادگاه خودش ایرلند چیده بود در اونجا با اتفاقاتی روبرو می شه که مرتب به یاده گری (همسرش) می افته. د

La piel que habito _ The Skin I Live In (2011)

فیلم: (La piel que habito _ The Skin I Live In (2011 یا پوستی که در آن زندگی می کنیم کارگردان:  Pedro Almodover نویسنده:  Pedro Almodover بازیگران شاخص:  Antonio Banderas, Elena Anaya and Jan Cornet فیلم در شاخه:  Drama, Thriller زمان فیلم: 117 min در ابتدا بگم که این فیلم به زبان اسپانیایی است و سعی کنید حتما قبل از دیدنش زیرنویس براش دانلود کنید. جراح حاذقی به نام رابرت در تلاش است که پوستی  از ژن خوک برای انسان درست کند که در برابر نیش حشرات و آتش مقاومه،  رابرت  در خانه ویلایی خود دختری با لباس چسبان و بدن نمایی رو در یک اتاق در بسته نگه می داره که گاه گداری بروی آن تحقیقاتی انجام می ده در ابتدای فیلم هویت دختر و اینکه از کجا آمده اصلا مشخص نیست و همین معما تماشاگر رو برای دنبال کردن صحنه های بعدی با خودش می بره ولی در طول فیلم با فلش بک های که با یادآوری بازیگران از گذشته شون می شه سرگذشت دختر آشکار می شه و دختر زیبای محبوس در واقع همان پسری است که سالهای قبل به دختر جراح تجاوز کرده و باعث مرگش شده بود. به همین خاطر رابرت برای انتقام جنسیت او را تغییر داه و ا

Crazy, Stupid, Love. (2011)

فیلم: (Crazy, Stupid, Love (2011 یا دیوانه احمق عشق کارگردان های این فیلم:  Glenn Ficarra, John Requa نویسنده :  Dan Fogelman بازیگران شاخص:  Steve Carell, Ryan Gosling and Julianne Moore  فیلم در شاخه:  Comedy, Drama, Romance زمان فیلم:  118 min داستان فیلم در مورد زن و شوهری است که بعد از چندین سال زندگی مشترک زن به این نتیجه می رسه که از شوهرش جدا بشه و به دنبال عشقش بره مرد که دچار شوک بزرگی شده به طور اتفاقی با مرد جوان و خوشتیبی آشنا می شه که به راحتی می تونسته با دخترها ارتباط برقرار کنه و اونها رو بدست بیاره و راههای بدست اوردن دل خانوم ها رو به دوست جدیدش یاد می ده بعد از مدتی همه شخصیتهای فیلم در یک رابطه فامیلی ناخواسته قرار می گیرند و به طور اتفاقی باهم روبرو می شند. فیلم از دید کمدی جالب هست و امتیاز خوبی رو بدست می یاره اگر برای یک روز تعطیل کسل کننده دنبال یه برنامه هستید می تونید با دیدن این فیلم حال و هواتون رو عوض کنید و خنده رو به لبتون بیارید. در ضمن این فیلم ارزش یکبار دیدن رو حتما داره. من به شخصه امتیاز 8 از 10 به خاطر داستان و جنبه کمدی ف