پرنگ راست میگه. زود گذشت ولی خوب گذشت. تغییرات بقدری زیاد و متنوع بوده که بسختی دوران مجردی رو یادم میاد. انگاری که از اول متاهل بودم!
سال گذشته همین روز البته با کمی ارفاق ماشین رو تحویل گل فروشی دادم (سری اول) و البته قبلش دقت کردم کلی وسایل لازم رو بزارم صندوق عقب ماشین تا تمام شرایط رو برای مرحله سوم گلکاری آماده کرده باشم!
سری دوم گلکاری به سختی و وقت گیرتر از سری سوم نبود. رنگ گلها اشتباه شده بود و کلی خال خال زرد و صورتی!!! روی ماشین چسبیده بود که سریعاً تعوض شدند و لی بار آخری نه اینکه تقصیر من باشه نه! کلاً تقصیر گل فروش بود که گلها رو چسبونده بود به شیشه عقب عمداً تا وقتی که من خواستم وسایل رو از صندوق بردارم کل گلها از بیخ قلع و قم بشن!
اینجوری بود که من بعنوان اولین داماد تاریخ این سرزمین نه تنها جلوی آرایشگاه همسر گرام معطل نشدم بلکندش که بنده خدا رو بیش از 3 و اندی ساعت معطل کردم. به این ترتیب تونستم این روز رو کاملاً موندگار کنم تو ذهن پررنگ. همیشه بابت این 3 و اندی ساعت شرمنده و سرافکنده بودم. کلاً قابل جبران نیست راحت بگم.
قول دادم اولین سالگرد ازدواج بریم بالای برج ایفل تف کنیم کله مردم و تو شانزه لیزه قدم بزنیم و به سلامتی جمع شرب خمری کنیم که به فضل و قوه الهی با کمی تاخیر وفای به عهد میکنم و جلوی عهد عیال سربلند میشیم بلکندش خاطره تلخ 3 ساعت و اندی کمرنگ بشه.
در حقیقت یکی از شیرینترین روزهای زندگیم بوده تا آلان. روز پر استرسی بود برای پرنگ عزیزم ولی فکر کنم شب خوبی در کنار همه کسانی که دوستمون داشتن گذروندیم.
بعضیها نخواستن تو جمع خوش ما باشن و ما هم تصمیم گرفتیم کلاً از لیست قربا حذفشون کنیم. زندگی و عمر میگذره بدون اونا تو جمع ما و بدون ما تو جمع اونا.
پرنگ کلی زحمت کشید و خیلی از کم کاریهای من رو بدوش گرفت. ازش ممنونم و صمیمانه تشکر میکنم.
یکسال زیبا رو در کنار هم بودیم، البته ساعتهای سخت هم داشتیم دقت کنید ساعت سخت نه اینکه روز سخت، و این به خاطر خلق دوست داشتنی و شخصیت زیبای پررنگ بوده که با گذشت زیادش هیچوقت اجازه نداد مشکلات بیشتر از چند دقیقه وجود داشته باشند.
از خانواده صمیمی پررنگ هم برای چنین مخلوق عزیزی ممنونم. ایضاً از خانواده خوب خودم هم ممنونم دقیقاً بهمان دلیل خلق یک یکرنگ فوق العاده!
از خدا هم البته باید تشکر کنم که کمافی سابق ارادت فراوان داریم خدمتشون. البته لطفاً این خدا با انواع دروغین موجود اشتباه نشه.
خلاصه کلیه عواملی که ما را در تهیه این قصه یاری کردند دستشون درد نکنه.
پ.ن:
قرار نیست اهمیت دادن به چیزی و نشون دادن این اهمیت برای همه مردم دنیا یکسان باشه. هر کسی راه و عادتی داره برای نشون دادن اهمیت یک موضوع. اگر کسی مثل من احساستش رو بروز نده من متهم نمیکنمش به بی احساسی یا غیره.
آدمها رو باید بر اساس همون چیزی که هستن رد یا قبول کنیم نه اون چیزی که ما میخوایم باشن. با این کار نه به کسی کاری یا فکری رو تحمیل میکنیم نه خودمون رو از همراهی با کسی معذب یا محروم میکنیم.
پ.ن بسیار مهم:
امیدوارم پررنگ از هدیه سالگر تولد ما لذت ببره. بهرحال کلی احساس قشنگ و متافیزیکی پشتش سنگر گرفت اند..
در آخر بگم که همه این حرفها جهت ثبت در تاریخ نوشته شده و دارای کلی ارزش معنوی میباشد و در آخره آخر نمیشه علاقه و عشق پاک و ناب و سرشار و جاودانه و ... خودم رو به همسر عزیزتر از جانم ابراز نکنم.
Jag älskar dig.
سال گذشته همین روز البته با کمی ارفاق ماشین رو تحویل گل فروشی دادم (سری اول) و البته قبلش دقت کردم کلی وسایل لازم رو بزارم صندوق عقب ماشین تا تمام شرایط رو برای مرحله سوم گلکاری آماده کرده باشم!
سری دوم گلکاری به سختی و وقت گیرتر از سری سوم نبود. رنگ گلها اشتباه شده بود و کلی خال خال زرد و صورتی!!! روی ماشین چسبیده بود که سریعاً تعوض شدند و لی بار آخری نه اینکه تقصیر من باشه نه! کلاً تقصیر گل فروش بود که گلها رو چسبونده بود به شیشه عقب عمداً تا وقتی که من خواستم وسایل رو از صندوق بردارم کل گلها از بیخ قلع و قم بشن!
اینجوری بود که من بعنوان اولین داماد تاریخ این سرزمین نه تنها جلوی آرایشگاه همسر گرام معطل نشدم بلکندش که بنده خدا رو بیش از 3 و اندی ساعت معطل کردم. به این ترتیب تونستم این روز رو کاملاً موندگار کنم تو ذهن پررنگ. همیشه بابت این 3 و اندی ساعت شرمنده و سرافکنده بودم. کلاً قابل جبران نیست راحت بگم.
قول دادم اولین سالگرد ازدواج بریم بالای برج ایفل تف کنیم کله مردم و تو شانزه لیزه قدم بزنیم و به سلامتی جمع شرب خمری کنیم که به فضل و قوه الهی با کمی تاخیر وفای به عهد میکنم و جلوی عهد عیال سربلند میشیم بلکندش خاطره تلخ 3 ساعت و اندی کمرنگ بشه.
در حقیقت یکی از شیرینترین روزهای زندگیم بوده تا آلان. روز پر استرسی بود برای پرنگ عزیزم ولی فکر کنم شب خوبی در کنار همه کسانی که دوستمون داشتن گذروندیم.
بعضیها نخواستن تو جمع خوش ما باشن و ما هم تصمیم گرفتیم کلاً از لیست قربا حذفشون کنیم. زندگی و عمر میگذره بدون اونا تو جمع ما و بدون ما تو جمع اونا.
پرنگ کلی زحمت کشید و خیلی از کم کاریهای من رو بدوش گرفت. ازش ممنونم و صمیمانه تشکر میکنم.
یکسال زیبا رو در کنار هم بودیم، البته ساعتهای سخت هم داشتیم دقت کنید ساعت سخت نه اینکه روز سخت، و این به خاطر خلق دوست داشتنی و شخصیت زیبای پررنگ بوده که با گذشت زیادش هیچوقت اجازه نداد مشکلات بیشتر از چند دقیقه وجود داشته باشند.
از خانواده صمیمی پررنگ هم برای چنین مخلوق عزیزی ممنونم. ایضاً از خانواده خوب خودم هم ممنونم دقیقاً بهمان دلیل خلق یک یکرنگ فوق العاده!
از خدا هم البته باید تشکر کنم که کمافی سابق ارادت فراوان داریم خدمتشون. البته لطفاً این خدا با انواع دروغین موجود اشتباه نشه.
خلاصه کلیه عواملی که ما را در تهیه این قصه یاری کردند دستشون درد نکنه.
پ.ن:
قرار نیست اهمیت دادن به چیزی و نشون دادن این اهمیت برای همه مردم دنیا یکسان باشه. هر کسی راه و عادتی داره برای نشون دادن اهمیت یک موضوع. اگر کسی مثل من احساستش رو بروز نده من متهم نمیکنمش به بی احساسی یا غیره.
آدمها رو باید بر اساس همون چیزی که هستن رد یا قبول کنیم نه اون چیزی که ما میخوایم باشن. با این کار نه به کسی کاری یا فکری رو تحمیل میکنیم نه خودمون رو از همراهی با کسی معذب یا محروم میکنیم.
پ.ن بسیار مهم:
امیدوارم پررنگ از هدیه سالگر تولد ما لذت ببره. بهرحال کلی احساس قشنگ و متافیزیکی پشتش سنگر گرفت اند..
در آخر بگم که همه این حرفها جهت ثبت در تاریخ نوشته شده و دارای کلی ارزش معنوی میباشد و در آخره آخر نمیشه علاقه و عشق پاک و ناب و سرشار و جاودانه و ... خودم رو به همسر عزیزتر از جانم ابراز نکنم.
Jag älskar dig.
نظرات