من میگم وقتی یکی ناراحت نیست از موضوعی و با منطق خودش با مسئله کنار اومده دیگه نباید با اصرار و ابرام و جر و بحث کاری کنی که مجبور شه با منطق تو فکر کنه و حتمن ناراحت بشه!
وقتی برای نکردن کاری ده تا دلیل داره و وقتی یکی ذاتاً فضول نیست و خلق و خوش اینه که ملاحظه حریم شخصی افراد رو بکنه اونوقت بیای گیر بدی به یکی از دلیلهاش که آهان همینه و هم اعصاب خودت رو خورد کنی هم طرف رو وادار کنی که ناراحت شه واقعن جای تعجب داره!
اصلن چرا کج و کوله بگم؟ اون طرف منم! من بخاطر ده تا دلیل حالا یکم کمتر یکم بیشتر دلم نمیخواست کاری رو انجام بدم. دلم هم نمیخواد کسی دلگیر بشه ( یعنی احترام گذاشتم به کسانی که مثل من فکر نمیکنند و مطمئنم طرز فکر من ناراحتشون میکنه) از میون این چندین تا دلیل بیای پیله کنی به یکیش و بقیه اش رو ول کنی تا برد بارسای عزیز کم رنگ بشه!
بده احترام بذاری به حریم خصوصی بقیه و مثل خیلیها خودت رو توی هر دیگ آشی نندازی؟ گیریم که خیلی هم نزدیک و مقرب باشی؟!
بده مثل خیلیها از اینکه قاطی موضوعی نشدند نه تنها ناراحت نشی بلکندش که خودت داوطلبانه بدون اینکه ناراحت بشی ایثار! کنی و فضا بدی بقیه کارشون رو بکنند؟ اونوقت باید اینقدر اصرار کنی روی حواشی تا بقیه قسمتهای خوبش بره زیره سوال؟
من رفاقتم رو ثابت کردم، همه اونهایی که منو میشناسند میدونند که من اهل این جنگولک بازیها و خاله زنک بازیها نیستم. ناراحت بشم میگم، خوشم بیاد میگم، همیشه سعی کردم و میکنم بدون اینکه به کسی بر بخوره یا دلگیر شه با قانون و شیوه خودم زندگی کنم. حالا من سعی کردم کسی ناراحت نشه ولی شده، بجای اینکه طبق عرف بین الملل و مطابق منشور حقوق بشر و کنوانسیون های غیره و ذالک بقیه هم به من و عقیده ام احترام حداقلی بزارند، بدهکار بشم؟ متهم به خودخواهی بشم؟
برای من و زندگیه من قوانین کاملن مدونی وجود دارند که بهشون احترام میزارم. خودم این قوانین رو وضع کردم و اجرا میکنم. این اسمش خودخواهی نیست. خودخواهی این نیست که مثل خودت باشی و به بقیه احترام بزاری. خودخواهی اینه که بخوای همه مثل تو باشند.
من هومن هستم. مثل خودم.